جریان‌‌‌‌‌شناسی نوکنفوسیوسی‌‌‌‌‌ها در چین /علی‌‌‌‌‌رضا دوران

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

چکیده

«نوکنفوسیوسی» یکی از مکاتب فکری کهن چین است که در اوایل قرن دهم میلادی ظهور کرد و در سه قرن، به رشد خود ادامه داده است و تکامل می‌‌‌‌‌یابد. آیین نوکنفوسیوس، که در حقیقت شکل تکامل‌‌‌‌‌یافته‌‌‌‌‌ی مکتب کنفوسیوسی است،  بسیاری از اصطلاحات و مفاهیم آیین دائو و بودا را در صورت‌بندی‌های خود جذب کرد. مهم‌ترین اعتقاداتی که  دانشمندان این گروه  به آن پرداخته‌اند، عبارت است از: «چی»، «لی»، «غایت اعلا» و «حاکم ( فرزانه)»؛ مفاهیمی که در سنت کنفوسیوسی وجود داشت، ولی نوکنفوسیوسی‌ها آنها را بازتعریف نموده و جنبه‌‌‌‌‌ی کیهانی به آن بخشیدند؛ به عبارت دیگر، می‌توان گفت نو‌کنفوسیوسی‌ها کنفوسیانیسم را از حالت اخلاقی صرف خارج و جنبه‌‌‌‌‌ی کیهان‌‌‌‌‌شناسی و سیاسی آن را تقویت نمودند. جنبش نوکنفوسیوسی تا زمان کنونی به حیات خود ادامه داد تا اینکه در دوره‌‌‌‌‌‌ی به قدرت رسیدن کمونیست‌ها در چین، بار دیگر، به حاشیه رانده شد.
با تغییر سیاست حاکمان جدید این کشور و دنبال نمودن الگوی کارآمد برای پیشرفت، بار دیگر، فرصت ظهور برای جریان نوکنفوسیوسی‌‌‌‌‌ها فراهم گردید.  از دیرباز، مدرنیزاسیون و ایجاد پیشرفت در کشورهای آسیایی، یکی از موضوعات اصلی حاکمان این کشورها بوده است. برای سالیان متمادی، تنها الگوی در دسترس کشورها، الگوی غربی و سرمایه‌‌‌‌‌داری بود. پیشرفت کشورهایی مانند ژاپن، چین و تایوان، هنگ کنگ و...، توجه کشورهای دیگر را معطوف به شرق آسیا نمود. الگوی این کشورها نه الگوی غربی، که الگویی برآمده از فرهنگ شرقی و داخلی این کشورها بود که نوید ظهور الگویی جدید برای کشور های جهان می‌داد. بیشتر دانشمندان به دنبال این بودند که این الگو از کجا ریشه گرفته است؟ این الگوی کارآمد را نوکنفوسیوسی‌ها برای رسیدن به پیشرفت مطرح کردند که در نهایت، با ارائه‌‌‌‌‌ی طرحی با عنوان «اخلاق مدرن نوکنفوسیوسی» توانستند توجهات جهانی را به سمت خود جلب نمایند که نمونه‌‌‌‌‌ی بارز آن تحولی است که در برنامه‌‌‌‌‌ی مدرنیزاسیون کشورهایی مانند تایوان و هنگ کنگ و چین دیده می‌‌‌‌‌شود. روش این تحقیق، تحلیلی- توصیفی است که با بررسی برخی از عقاید  و نظرات  دانشمندان جریان نوکنفوسیوسی، میزان  تأثیرگذاری این جریان بر کشور چین مشخص خواهد شد.

کلیدواژه‌ها