جریان‌شناسی به مثابه روش فهم تحولات فرهنگی و اجتماعی در چارچوب معرفتی انقلاب اسلامی/سیدمحمدعلی غمامی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

چکیده

همان گونه که تحلیل گفتمان، تحلیل سیستمی، تبارشناسی و بسیاری از روش‌های علمی، متناسب با فلسفه و فرهنگ خویش شکل گرفته‌اند، انقلاب اسلامی نیز به روشی متناسب با چارچوب‌های انقلابی و اسلامی خود نیاز دارد. در میان چشم‌اندازهای روشی، جریان‌شناسی، یکی از چشم‌اندازهای مطرح در میان پژوهشگران ایرانی بوده است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که هویت روش‌شناختیِ «جریان‌شناسی» در نسبت با روش‌های موجود در علوم انسانی چیست و آیا جریان‌شناسی می­تواند چشم­اندازی روشی در رویارویی با روش­های معاصر تحقیق در غرب باشد؟ برای پاسخ به این پرسش، رویکردی انتقادی و تطبیقی در پیش گرفتیم؛ از این رو، پس از نقد چهار مورد از مهم­ترین پژوهش­های جریان­شناختی در ایران، روش­های مشابه در سه مؤلفه­ی تبیینی، تفسیری و انتقادی مورد بررسی قرار گرفت و نشان دادیم که جریان­شناسی براساس سه نگره­ی «کلیت»، «پویایی» و «پیوستگی»، از این روش­ها متمایز می­شود. بیشتر پژوهش­هایی که در ایران تحت عنوان جریان­شناسی صورت گرفته است، بیش از آنکه واجد این ویژگی­ها باشند، گونه­شناسی هستند، رویکردهای تبیینی غالباً جزءنگر هستند، رویکردهای تفسیری بیشتر ایستانگرند و رویکردهای انتقادی عموماً بر «گسست» تأکید دارند. مهم­ترین خصلت جریان­شناسی، پیوسته دیدن حقیقت است، بدین معنا که «شناخت حقیقت» مشروط به «شناخت پیوستگی حقیقت» است. براساس این سازه­­ها، می­توان چشم‌اندازی روشی برای جریان­شناسی در نظر گرفت.

کلیدواژه‌ها