چکیده
اروپا بعنوان یک واحد یکپارچهی سیاسی پس از دوران جنگ سرد و بر مبنای تکثر فرهنگی شکل گرفت. با گذشت سالها از شکلگیری اتحادیه اروپا، چیستی عامل انسجام کشورهایی با فرهنگها، زبانها و قومیتهای متفاوت محور نظر ورزیها قرار گرفت. از سوی دیگر مسلمانان در اروپا از نظر فرهنگی و قومیتی پراکنده و مهاجرانی از کشورهای مختلف آسیا و افریقا هستند. با وجود این تکثر در فرهنگ اسلامی و غربی، به سبب: (1) فعالیتهای گروههای افراطی مسلمان عمدتاً پس از یازدهم سپتامبر و (2) تفاوت در شیوهی زندگی و نمادهای دینی مسلمانان؛ پرسش از سازگاری اسلام با فرهنگ سکولار غرب ایجاد شد.
این پرسش نگاهی ذاتگرا نسبت به این دو فرهنگ (اسلامی و سکولار) را باعث شده است. بر طبق این نگاه، هر یک از این فرهنگها بصورت یک ذات یکپارچه در برابر دیگری تصویر میشود در حالیکه در عمل اینگونه نیستند. در این مقاله ابتدا استدلال میشود که سیاست یکسانسازی فرهنگی بخصوص در فرانسه که لائیسیته بر آن حاکم است باعث شده فرهنگ سکولار بعنوان عامل انسجام فرهنگ غرب مطرح و در نتیجه فرهنگ اسلامی به صورت یک عنصر ناسازگار در آن تصویر شود. مقایسه سیاست یکسانسازی فرهنگی با جریانهای افراطی اسلامگرا روشن میسازد که نقطه مشترک هر دو، جداسازی دین از فرهنگ است. همین نقطهی مشترک عامل ایجاد تنش میان دو فرهنگ غربی و اسلامی و شکلگیری دیدگاههای ذاتگرایانه نسبت به فرهنگ اسلامی و فرهنگ غربی است. در بخش آخر زمینهها و شرایط شکلگیری این دیدگاه ذاتگرایانه بخصوص با تأکید بر نقش رسانه در بازنمایی هویت مورد توجه قرار خواهد گرفت.