ناتوی عربی و مهار نفوذ ایران در منطقه غرب آسیا/ علی اکبر جعفری ـ محمد دادپناه
شناسنامه علمی شماره
چکیده
گسترش نفوذ و تأثیرگذاری جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه و منافع متعارض این کشور با آمریکا و متحد استراتژیک آن، اسراییل، موجب شده است تا دولت آمریکا از راههای متعدد درصدد مهار و محدود کردن نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی ایران برآید. از جمله راههای مقابله با نفوذ ایران، حمایت مالی و نظامی آمریکا از کلیه جریانهای ناهمسو با سیاست خارجی ایران و محور مقاومت است که نمونه بارز آن را میتوان در حمایت این کشور از جریانهای تکفیری و رادیکال همانند داعش، تشدید شکافهای برآمده از اختلافات شیعی ـ سنی و تجزیه طلبی و نیز حمایت از ائتلافهای نظامی در برابر ایران دانست که حمایت از تشکیل ارتش مشترک عربی از آن جمله است. کشورهای عربی بویژه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در طی دهههای اخیر بارها ائتلافها و اتحادهای عربی نه چندان منسجمی را شکل دادند تا بتوانند با تهدیدهای پیش رو مقابله کنند. کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به رهبری عربستان سعودی در سال 2015 در شرم الشیخ ایده تشکیل «ارتش مشترک عربی» را مطرح کردند. نگارنده در این مقاله در صدد است به روش تبیینی علل شکلگیری و حمایت ایالات متحده آمریکا از این اتحاد را در چارچوب تئوری رئالیزم تهاجمی و «استراتژی احاله مسئولیت» مورد بررسی قرار داده و چالشهای پیش روی جمهوری اسلامی ایران را در برابر آن تبیین نماید. بنابراین داده این پژوهش این است که ایالات متحده آمریکا به منظور مقابله با نفوذ ایران در منطقه غرب آسیا حمایت مالی و نظامی از ارتش مشترک عربی را در پیش گرفته است.