جریان‌شناسی تقریب مذاهب اسلامی (بخش نخست)/حسن بشارتی‌راد

چکیده

مقوله تقریب مذاهب اسلامی از مسائلی است که در ادبیات سیاسی و اجتماعی جهان اسلام سابقه طولانی دارد. نگاهی اجمالی به آثار باز مانده از عالمان متقدم مذاهب، این موضوع را آشکار می‌سازد که از دیرباز و از اوان شکل گیری مذاهب مختلف عالم اسلام، اندیشه‌های وحدت‌آمیز اسلامی در آراء برخی بزرگان مذاهب وجود داشته و به فراخور زمان، مطالبی در این رابطه بر قلم ایشان جاری شده است.
تقریب بین مذاهب مختلف اسلامی در یک قرن اخیر از جانب متفکران اسلامی از زوایای مختلف، مورد بحث و بررسی و تحلیل شده است و در نتیجه موافقان و مخالفان زیادی در مقابل هم صف‌آرایی نموده‌اند، ریشه‌ی این اختلافات را ـ علی‌رغم تأکید قرآن کریم و سنت پیامبر’ بر وحدت و اخوت اسلامی، باید در تفاوت رویکردها و برداشت‌ها پیرامون تقریب و وحدت اسلامی، جستجو کرد.
باید اذعان داشت که مقوله‌ی جریان شناسی نگرش‌ها و رویکردها نسبت به مسئله «تقریب مذاهب» تاکنون چنان که شاید و باید به آن پرداخته نشده است و لذا جهات مبهم آن زیاد و زمینه‌های دشواری آن بسیار است. امروزه مجموعه مباحث و مسائل پیرامونیِ «تقریب مذاهب اسلامى» به حدى از رشد و کمال رسیده که سزاوار است از بیرون نگریسته شود تا با بررسی و تحلیل مجموعه نگرش‌ها و رویکردها، به یک نگاه جامع و نظام‌مند در ساختار شبکه‌ای دست یافت. نگاه درختواره‌ای رویکردها و تحلیل آنها در دامنه‌ی منظومه‌ا‌ی جامع، ما را به چگونگی ارتباط و تعامل آنها و نحوه‌ی تأثیرگذاری و اثر پذیری آنها نسبت به همدیگر، رهنمون می‌سازد.
در این مقاله سعی می‌شود مباحث مقدماتی که نقش تعیین‌کننده‌ای در تبیین موضوع و تحلیل مسائل پیرامونیِ آن دارد، مورد اشاره قرار گیرد. در همین راستا برخی از ابعاد مفهوم‌شناسی تقریب، خاستگاه معرفتی آن، موانع درونی و بیرونی تقریب، ارزش و جایگاه آن، اهمیت کارکردی آن و ...، مورد بحث و بررسی قرار داده شده است تا تحلیل و تبیین روشنی از محل نزاع ارائه نماید. تلاش شده است گزارش تحلیلی روشنی از رویکردهاى گوناگون در هر دو طیفِ مخالفان و موافقان، ارائه و انگیزه و دلائل آنان تجزیه و تحلیل شود.

کلیدواژه‌ها