چالشهای سیاسی – اجتماعی عربستان در پرتو بیداری اسلامی / اسماعلی رضوانیفر
نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
ساختار سیاسی ـ اجتماعی و اقتصادی عربستان سعودی تحت حاکمیت رژیم آلسعود سالهاست که در مقابل خواستههای اصلاحی و شعار تغییر گروههای مختلف مذهبی، سیاسی و قومی مقاومت میکند. این ساختار که مبتنی بر نوعی حکومت پدرسالار و اقتدارگرا میباشد، پس از سال 1932 و با ترکیبی از آموزههای مذهبی وهابیت و قدرت آلسعود نضج گرفت و پیوند آلشیخ به عنوان رهبریت مذهبی و آلسعود به عنوان رهبریت سیاسی، ساختار کنونی را در عربستان به وجود آورد. این حکومت در طی 80 سال گذشته به واسطهی درآمد سرشار نفتی خود و همچنین توجیهات مذهبی مبتنی بر وهابیسم و نیز همپیمانی با غرب و آمریکا توانسته است خود را از گزند مخالفان برهاند. اما در ابتدای دهه دوم قرن بیست و یکم زلزلههای سهمگینی تحت عنوان «بیداری اسلامی» در منطقه خاورمیانه به وقوع پیوست که به نظر میرسد پسلرزههای آن در عربستان هم قابل احساس است. انقلاب تونس، مصر و لیبی و از آن مهمتر خیزش مردم بحرین و یمن که همسایهها و همپیمانان نزدیک عربستان میباشند، گروههای معترض عربستان را برای تغییر، مصممتر نموده است. نقش و اهمیت عربستان در تحولات منطقه و جهان عرب و تأثیرگذاری تحولات آن در اوضاع منطقه اهمیت تحولات داخلی این کشور را دوچندان میکند. سؤال اصلی تحقیق پیشرو این است که چالش اصلی آلسعود در پی خواستههای داخلی و در سایه تحولات سال 2011 تحت عنوان بهار عربی چه میتواند باشد و چه نتایجی را به بار خواهد آورد؟ اینکه مردم عربستان علیرغم تلاش دولت برای حفظ آرامش ازطریق درآمد نفتی و توجیهات مذهبی، ساختار کنونی را دیگر پاسخگوی نیازها و مطالبات سیاسی، اقتصادی و مذهبی خود نمییابند و تحت تأثیر آموزههای اسلام و انقلابهای رخداده در منطقه به دنبال شاکلهای جدید از نظام سیاسی هستند، فرضیه این تحقیق را در برمیگیرد.