جهان اسلام بهخصوص افغانستان و پاکستان در چند دهه اخیر شاهد شکلگیری و رشد جریانهای گوناگون با افکار متفاوت بوده است که بیشتر آنها با عناوینی همانند «افراطیگری مذهبی»، «اسلامگرایی»، «رادیکالیسم» و چهبسا «تروریسم» شهرت یافتهاند. از اهداف و انگیزههای برخی اشخاص، مراکز و نهادهای مذهبی و همینطور سیاستهای پلید استعمار و استکبار میتوان به عنوان مهمترین عوامل تأثیرگذار در این زمینه نام برد. در این میان چهبسا میان اصطلاح «افراطیگری» با عناوین مشابه آن، خواسته یا ناخواسته خلط میگردد؛ درحالیکه بسیاری از جریانهای مذهبی خواستههای حقطلبانه و مطابق با موازین شرعی دارند و خطمشی آنان از کسانی که به خشونتهای نامتعارف مذهبی و قومی دامن میزنند، جداست؛ بنابراین در نوشتار حاضر، ضمن بررسی ماهیت افراطیگری و شاخصههای اصلی آن، بهویژه در افغانستان و پاکستان، نقش دو عامل دخالتهای خارجی و شیوه آموزش حاکم بر مدارس مذهبی، به عنوان بسترها و محرّکهای اصلی در این زمینه، مورد توجه قرار گرفته است.