در کشور آذربایجان طبق قانون اساسی، دین از دولت جدا بوده و پذیرش مسئولیتهای سیاسی برای شخصیتهای دینی ممنوع است. با توجه به ارتباطات و تعاملات فرهنگی و مذهبی جمهوری آذربایجان با جمهوری اسلامی ایران و تأثیرپذیری جریانهای اسلامی این کشور از ایران و چالشهایی که حاکمیت آذربایجان برای جریانهای اسلامی ایجاد میکند، بررسی وضعیت جریانهای اسلامی بهویژه جریانهای شیعی در این کشور و نحوه تعامل نظام سیاسی با این جریانها ضرورت دارد(ضرورت). مقاله حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که جریانهای اسلامی در جمهوری آذربایجان چه جایگاهی داشته و نحوه تعامل متقابل آنها با حاکمیت سیاسی چگونه است؟(سؤال). اگرچه دین و مذهب اکثریت مردم جمهوری آذربایجان، اسلام و تشیع است، پتانسیل مذهبی بالایی در این کشور وجود داشته و جریانهای اسلامی در عرصههای مختلف اجتماعی و فرهنگی به فعالیت و کنشگری میپردازند و لکن حاکمیت آذربایجان در حد اسلام سکولار و غیرسیاسی آنها را پذیرفته و نمیخواهد این اسلام سکولار به اسلام سیاسی تبدیل شود. بنابراین، محدودیت و ممنوعیتهای زیادی برای فعالیتهای دینی و مذهبی، از جمله ممنوعیت حجاب، برگزاری مراسم مذهبی، کنترل شدید شخصیتها و رهبران مذهبی، تعطیلی برخی مراکز مذهبی و مسدود نمودن برخی وبسایتهای فعال دینی را اعمال نموده است. این محدودیتها ناشی از عواملی همچون ماهیت سکولاریستی نظام سیاسی، ویژگی چندگانگی فرهنگی جامعه آذربایجان، گرایشهای سکولاریستی حاکمان و برخی اقدامات جریانهای اسلامی است (یافته). در این مقاله جهت تبیین بحث، از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است (روش پژوهش).