یکی از مسائل علمی جهان اسلام، شناخت و تحلیل روش و نحوه برداشت از متن قرآن است. یکی از فرقههای اسلامی، فرقۀ دیوبندیه است. آنان اهلسنت و پیرو فقه حنفیاند؛ لکن در فهم متون اسلام، یعنی قرآن و حدیث، تا حدودی سلیقه و روش متفاوتی از دیگر گروههای اهلسنت همچون اهل حدیث و سلفیها، وهابیهای حنبلی و... دارند. خاستگاه جریان دیوبندیه، هندوستان بوده؛ ولی مرکزیت آن در کشور پاکستان است. آنان نزدیک به بیست هزار حوزه علمیه با دو میلیون طلبۀ مشغول به تحصیل دارند و در سرتاسر جهان و بهویژه در سیستان و بلوچستان جمهوری اسلامی ایران، پیروان این جریان حضور دارند. جماعت تبلیغ یکی از شاخههای فرهنگی- تبلیغی جهت ترویج افکار دیوبندیه به شمار میرود. این فرقه از نظر فکری به گروههایی چون حیاتی و مماتی تقسیم شدهاند و هرکدام بر مبنای برداشت از قرآن و سنت و مسائل فرعی دیگر، از یکدیگر متمایز میگردند؛ لذا ضرورت دارد که به روششناختی تفسیری این گروه تأثیرگذار مسلمان پرداخته شود. پرسش اصلی پژوهش حاضر، شناخت و تحلیل روششناختی تفسیری دیوبندیه است و برای رسیدن به پاسخ آن، از منابع مکتوب، اسناد محوری و معتبر این جریان مانند تفسیر بیان القرآن تهانوی، تفسیر حقانی و تفسیر عثمانی استفاده شده است و نتیجهای که به دست میآید، این است که عمدتا روش تفسیری دیوبندیه نصگرایی و نقلگرایی، یعنی همان روش تفسیر مأثور و روایی است؛ لکن برخی از مفسران برجسته آنان، به روش باطنی، معنوی، صوفی، عرفانی، اخلاقی یا اشاریِ پایبند به شریعت نیز پرداختهاند و از روش عقلی و اجتهادی نیز غافل نبودهاند و به ربط، تناسب و نظم آیات توجه داشتهاند. برخی از مفسران معاصر، به روش تفسیر علمی نیز روی آوردهاند و آثار جداگانهای در این موضوع نگاشتهاند.