رویکرد فرقه گرایانه قدرت‌های فرامنطقه‌ای در خاورمیانه و مواجهه با انقلاب اسلامی/سیدهاشم هاشمی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

چکیده

دستبرد سازمان­های اطلاعاتی دولت­ها در الهیات فرقه­های مذهبی،  یکی از روش­های نو به منظور دستیابی به اهداف و منافع کشورها به شمار می­رود. دولت­های حاکم در خاورمیانه، که با مشخصه­ی نظام­های پسااستعماری دسته­بندی می­شوند، با دولت­های فرامنطقه­ای روابط وابستگی دارند و با هر نوع جریان استعمار و استبدادستیز در ستیزه بوده­اند. در موازنه­ی قدرت میان دو بلوک کمونیستی و سرمایه‌داری، جریان انقلاب اسلامی، که برخاسته از نظام معرفت دینی بود، بیش از همه­، نظام­های پدرسالار و وابسته را با بحران مشروعیت روبه­رو ساخت. نه قدرت­های فرامنطقه­ای حاضر به گذار از موقعیت برتر بودند و نه کشورهای وابسته تغییر در وضعیت خود را روا می­داشتند. نظام منطقه­ای خاورمیانه دارای تفاوت­های زبانی، قومی و مذهبی است (تبیین مسئله)؛ از این رو، مقاله حاضر به دنبال به این پرسش است که غرب و برخی قدرت­های منطقه­ ای در رویارویی با انقلاب اسلامی، دارای چه رویکردی هستند؟ (پرسش) با توجه به اینکه انقلاب اسلامی در ناحیه­ی غیرعرب رخ داده بود. تنها چیزی که می­توانست انقلاب را از احساسات گرم بیشتر اهل سنت دور سازد، مذهب بود؛ بنابراین، رویکرد فرقه­گرایانه دارای ظرفیت عقب راندن گرایش­های همگرایانه، تفسیر وارونه از علایق انقلاب اسلامی و ایجاد دشمنی اعتقادی است. فعال شدن کانون­های اسلام وهابی- نجد و دیوبندی – شبه­قاره­ی هند، جریانی رادیکال و تکفیری بر ضد تشیع در این زمینه تحلیل می­گردد (یافته). در مقاله حاضر، از روش توصیفی- تحلیلی بهره برده شده است.

کلیدواژه‌ها